هر سال یکی از استادها، کلاس یکی از استادیارها را می بیند و نقدش می کند. یا بهتر از کلمه نقد این است که بگوییم نظر می دهد و گزارشش را هم می دهد. به این کار می گویند:
peer review
پارسال هم یک جلسه این طوری برگزار شد. امسال قرار بود سارا کلاس مرا ببیند. از یکی دو هفته قبل وقتش را با هم هماهنگ کرده بودیم.
معمولا من یک ربع زودتر می رسم و باید پشت در منتظر بمانم. اگر کلاس خالی باشد می روم تو و پروژکتور و کامپیوتر را آماده می کنم و پاورپوینت ها را یک دور چک می کنم تا بقیه برسند.
کلاس پنجشنبه ها معمولا غایب کم دارد و همه هم فعال هستند. هفته پیش چهار تا سوال مطرح کردم که در گروه های سه نفره رویش فکر و مطالعه کنند و بحث کلاسی فعال تری داشته باشیم. نتیجه اینکه امروز نصف کلاس غایب بودند! پنج دقیقه به شروع کلاس سارا آمد و نشست ته کلاس. بعد کم کم بچه ها آمدند. جالب اینجاست که تا وقتی سارا رفت (نیم ساعت از کلاس گذشته) کسی نفهمیده بود که او دانشجو نیست.
بحث امروز در مورد فمینیسم و تاثیرش روی جامعه شناسی بود. من بحث را از اینجا شروع کردم که اینکه جنسیت برساخته اجتماعی است یعنی چی. تعدادی اسلاید نشانشان دادم که ذهنیت غالب در مورد نقش های مردانه و زنانه را نشان می داد. بعد سوال کلاسی را مطرح کردم و قرار شد گروه ها رویش بحث کنند و بعد هر گروهی نظرش را بگوید.
سوال این بود که آیا جامعه شناسی مردانه ست؟ و آیا فمینیسم تاثیری روی جامعه شناسی داشته است یا نه. یکی دو دقیقه گروه ها بحث کردند و بعد یکی نظرشان را گفتند. نظر اکثریت این بود که بله جامعه شناسی این طور بوده که مسایل زنان را اصلا در نظر نمی گرفته....
بعد یکی از بچه ها گفت من مخالفم و توضیح داد که درست است که جامعه شناسی مردانه بوده ولی من شخصا ترجیح می دهم که زنان نقش زنانه داشته باشند. یک نفر از گروه دیگر وارد بحث شد و خیلی محترمانه و با آرامش حرفهای او را نقد کرد. ولی آن دانشجویی که معتقد به نقش زنانه بود ناراحت شد. من آمدم کار را درست کنم، گفتم ایپک درست است که نظر شخصی تو این است و خیلی هم محترم، ولی ما داریم درباره اینکه آیا جامعه شناسی روند درستی می رفته یا نه صحبت می کنیم. ولی ایپک کلا بهش بر خورد و گفت که دیگر در کلاسها صحبت نمی کند.
ناگفته پیداست که حواس من یه کمی پرت شد. بعد هم سارا رفت.
آخر کلاس با ایپک صحبت کردم که چرا ناراحت می شوی؟ در جامعه شناسی باید همیشه انتظار نقد داشته باشی و بتوانی حرف متفاوت بزنی و نترسی و ناراحت نباشی. فکر کنم آخرش از ناراحتی درآمد.
بعد از کلاس آمدم خانه. بلافاصله دیدم که سارا ایمیل فرستاده. متن ایمیلش برایم جالب بود:
Well done this afternoon. I could see it was a difficult session due to the offence taken by a particular student. Not an easy situation to handle for anyone (especially in light of being reviewed) but you managed it well and professionally. I just wanted to email you now so that you weren't concerned about the impact it may have on your peer review report.
Best wishes
Sarah
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر