چای در فرهنگ ما جای مخصوص به خود را دارد. سماور، استکان کمر باریک، چای قند پهلو... مادربزرگ من به صبحانه هم می گفت چای مثلا صبح که می خواستم به مدرسه بروم می گفت «چای خوردی؟»
در فرهنگ انگلیسی هم چای خیلی جای پررنگی دارد. اینها به عصرانه و شام می گویند چای. برای مثال این گفتگو بین دو تا از دوستان انگلیسی ام پیش آمد که همراه با ترجمه اش بازگو می کنم. روی لباس پسر کوچک دوستم یک لکه چربی بزرگ بود..
R (boy's mum): That's tea!
J: What is it? Spaghetti?
R: Yes.
ترجمه:
ر (مادر بچه): این شام مان بوده!
ج: چی هست؟ اسپاگتی؟
ر: بله.
علاوه بر این، چای در این فرهنگ یعنی یک وقت آرامش بخش، و یک نوشیدنی آرامش بخش. به محض اینکه مشکلی پیش بیاید یا مضطرب بشوند، می روند سراغ دم کردن یک قوری چای. اصطلاحشان این است:
Shall I put the kettle on?
یا
Do you want a brew?
این یعنی «چای بذارم؟».
فرهنگ و اصطلاحات انگلیسی پر از کتری و قوری و چای است.
در ایران به نظر می رسد نقش آرامش بخش چای در فرهنگ، پیش از اینها خیلی پررنگ تر بوده است. به ادبیات و هنر اگر نگاه کنیم بازتاب این موضوع مشهودتر است.
پاسخحذفنکته این است که چای نقش مهمی در ایجاد ارتباطات اجتماعی (Communication) بازی می کرده و هنوز هم می کند. یعنی عاملی است که فضای گفتگو را شکل می دهد و همین گفتگوها می توانند سپهر عمومی را عینیت دهد که بعد به رشد مدنیت (Civilization)بیانجامد.
بسته به اینکه از چه زاویه ای نگاه کنیم چای می تواند نقش های دیگری هم داشته باشد. مثلا از یک زاویه زیبایی شناختی، چای می تواند لحظات زیبا و رمانتیکی هم بیافریند. یا از منظر روان شناختی می تواند هیجانات کاذب را به آرامشی تامل برانگیزتر تبدیل کند.
چای یکی از بهترین عادات بشری است. ممنون از اینکه یادآوری می کنید ساده ترین امکانات لذت آفرین اطرافمان را بیشتر و بهتر ببینیم.
اتفاقا چای و چایخانه در ایجاد فضای عمومی هابرماسی در انگستان خیلی نقش مهمی داشته. در فرهنگ های دیگر مثل چین و ژاپن هم نقش چای مهم است. کاش اطلاعات بیشتری در مورد آنها هم داشتم.
حذفجالب است که در ایران فکر می کنند ما چایی می خوریم ولی غربی ها به جای آن قهوه می خورند!
پاسخحذفکشت و صنعت چای را کاشفالسلطنه حدود یک قرن پیش در گیلان رواج داد و از آن موقع بود که مردم ایران چایخور واقعی شدند، گرچه از اواخر قرن پانزدهم سوابق ورود چای به ایران و مصرف آن را داریم. انگلستان از اواسط قرن هفدهم به چای خوردن رو آورد و در قهوهخانهها بود که این نوشیدنی «جدید» را عرضه کردند تا مردم با آن آشنا شوند. قهوه در هر دو این کشورها سابقهی طولانیتری دارد.
پاسخحذفخود کلمهی چای هم از «چا»ی چینی آمده. ولی گاهی وقتی هموطنها مثلاً دکههای زنجیرهای چاتایم را میبینند ذوق میکنند که اینها هم چای را از ما یاد گرفتهاند و فقط ی آخر را انداختهاند :-)
چون معمولا ما ایرانی ها معتقدیم که مرکز عالمیم و همه چیز از ایران شروع شده و به ایران هم ختم می شه و هنر هم نزد ایرانیان است و بس، باورش برامون سخته که جاهای دیگه هم عادت های شبیه ما داشته باشند یا حتی پیش از ما مثلا چایی خور شده باشند. البته شایدم ویژگی ایرانی ها نباشه این، انگلیسی ها هم که می بینن ماها چایی می خوریم تعجب می کنن و فکر می کنن ملت های دیگه قهوه خورن!
حذفسلام خوش به حالتون! من که اینجا کافی نمی خورم و می گم چایی رو ترجیح میدم نگاه عاقل اندر فقیه!!! بهم می کنن و از نگاهشون می خونم که "بابا تو چقدر الد فشنی؟ مگه چند سالته؟"
پاسخحذفالد فشن ترجمه همون امله؟ :)))
حذفلایک :)))
حذف